به گزارش خبرنگار خبرگزاری «حوزه»، حجتالاسلام والمسلمین میرباقری در مراسم عزاداری در مدرسه فیضیه با ذکر این مطلب که انسان با حرکت به سمت نور به مقام ذکر می رسد و این مسیر تا رسیدن به سرچشمه نور ادامه مییابد گفت: نقطه مقابل جبهه و جریان طاغوت که بحر لجی است، جریان نور است.
وی امثال را بخش مهمی از آیات قرآن ذکر کرد و افزود: خداوند این مثلها به توضیح جریان حق و باطل میپردازد و پیامبر را به عنوان رهبر جبهه نور معرفی می کند.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی گفت: روایات متعددی در خصوص مثل های قرآنی وجود دارد که در این خصوص مباحث مهمی مطرح شده است؛ این مثلها دارای باطن و ظاهری است که در روایات مصادیق باطن این امثال اشاره شده است.
حجتالاسلام والمسلمین میرباقری بیان کرد: یکی از مَثَلهای معروف قرآن، مثل ظلمت و نور است که برای این دو جریان بیان کرده است؛ این مثل که خداوند بیان می کند، جریان ظلمت به دریای ظلمانی تشبیه شده است روی آن موج هایی قراردارد و بالای این موجهای تاریکی ابرهای تیره قراردارد؛ یعین تاریکی پشت تاریکی از پس هم می آیند.
وی گفت: خداوند جریان نور را نورعلی نور معرفی میکند و جریان باطل نیز به دریای لجی که تاریکی مطلق است تشبیه شده است؛ پیامبر اکرم و اهل بیت(ع) مبدا نور علی نور هستند؛ هر کسی که به اولیای الهی تمسک بورزد در مسیر و سیر نور قرار می گیرد؛ در حقیقت مومنان به نور به درجات نور می رسند و دشمنان نیز به درکات ظلمت سقوط می کنند.
حجتالاسلام والمسلمین میرباقری اظهارکرد: تصویر قرآن از عالم دنیا و آخرت با تصویر معمولی متفاوت است؛ در حقیقت یکی از مظاهر قرآنی دنیا، منحصر به عالم حیوانی و دون و ظلمانی است؛ محیط دنیا متعلق به شیطان و سلاطین و جمعیت در ظلمت و محیط آخرت نیز که عالم آخرت است محیط ولایت پیامبر و ائمه و امیران جبهه نور است.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی بیان کرد: از دیگر مثلهای قرآنی مساله لهو و لعب است؛ در تعبیر قرآنی هرچه که انسان را از یاد خدا غافل کند، ظلمت است و هرچه که انسان را به سمت خدا هدایت کند، نور و روشنایی است.
وی گفت: تصویر دیگری که قرآن ارایه می کند، تصویر جبهه ایمان و کفر و شجره طیبه و شجره خبیثه است؛ در سوره ابراهیم این تصویر به روشنی بیان شده است؛ کلمه طیبه و کلمه خبیثه نیز به همین محور باز می گردد.
استاد حوزه بیان کرد: کلمه طیبه توحید و کلمه خبیثه نیز همان شرک است؛ درخت طیبه درختی است که اصل آن ثابت و فرع آن در سماوات است و هر روز به نورافشانی و ثمردهی استمرار دارد که در روایات بیان شده است که این درخت، سلسله نظام توحیدی انبیا و امام و شیعیان و معارف اهل بیت(ع) را نشان می دهد.
وی گفت: در مقابل شجره خبیه بی ریشه است و روی زمین روییده می شود و به همین دلیل عنصر اصلی آن را بی قراری تشکیل می دهد؛ گونه به گونه شدن فرهنگ شیطانی نیز متاثر از همین عنصر است، ولی در فرهنگ ایمانی مهمترین عامل، مساله سکون و آرامش و قرار است.
نظر شما